«مشکل حقوق بشری مایک پامپئو»
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۲۸۴۸۵
«پشت پرده واضح هر مسألهای که دولت ترامپ در حوزه حقوق بشر مطرح میکند، سیاست خارجهایست که اهمیت کمی برای حقوق بشر قائل میشود.»
به گزارش ایسنا، پاول پیلار، کارشناس ارشد سیاست خارجی در موسسه بروکینگز و از تحلیلگران پایگاه نشنال اینترست، در مقالهای که در همین پایگاه منتشر شده، آورده است:
«مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا برای تشکیل کمیسیون "حقوق سلبنشدنی" که ماموریتش تعریف مجدد حقوق بشر است، مورد نقد بجایی قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پشت پرده واضح هر مسألهای که دولت ترامپ درباره حقوق بشر مطرح میکند، سیاست خارجهایست که اهمیت کمی برای حقوق بشر قائل است. این انقطاع [از حقوق بشر]، در معاشرتهای دوستانه ترامپ با دیکتاتورهای مصر، کره شمالی و دیگر کشورهایی که قوانین اقتدارگرایانه سختی را دارا هستند، به طور واضحی مشهود است. همچنین شوخی ترامپ با ولادیمیر پوتین درخصوص مایه دردسر بودن کنفرانسهای آزاد خبری و خلاص شدن از دست خبرنگاران پردردسر نیز گواه این مطلب است.
دولت آمریکا، در مواردی که ورای روابط رئیسجمهوری و مقامات خودکامه است نیز به حقوق بشر اهمیت کمی میدهد. به عنوان مثال، سال پیش آمریکا مشارکت در شورای حقوق بشر سازمان ملل را متوقف کرد؛ اقدامی که بخشی از رویه آمریکا در تغییر رفتارش در سازمانهای مشابه بین المللی تلقی میشود که طبق خواسته اسرائیل است. حتی با لحاظ آزادی مذهب -مسئلهای که در کانون توجه این کمیسیون جدید قرار دارد- نیز حقوق بشر نسبت به دیگر اهداف این دولت، از اهمیت کمتری برخوردار شده است. این موضوع در احترام دولت به رژیم عربستان سعودی تحت اداره محمد بن سلمان، بسیار آشکار است که نه تنها خبرنگاران دردسرساز را به قتل میرساند، بلکه آزادیهای مذهبی را به چالش میکشد.
یک تصور صحیح در مورد معرفی این کمیسیون توسط پامپئو، این است که مفهوم حقوق بشر، به همراه دیگر مفاهیم اخلاقی و سیاسی مهم، در صورت افزوده شدن علل و مسائل بسیار زیاد به آن، میتواند کم اهمیتتر و به شدت تضعیف شود اما این مورد نیز، نیاز به تعریف مجدد حقوق بشر را توجیه نمیکند؛ چه برسد به حقوقی که طبق جهتگیری خاص این کمیسیون باشد. پامپئو، خود را متعهد به قانون اساسی قلمداد میکند اما چه لزومی دارد که انتظار عملکردی بهتر از این افراد منصوب شده برای تعریف هسته حقوق بشر برود در حالی که این موارد توسط «پدران بنیانگذار» در اعلامیه استقلال آمریکا و قانون اساسی انجام گرفته است؟ واقعیت این است که تاکید شدید این کمیسیون بر مذهب، بر خلاف گفته پدران بنیانگذار است. تنها اشارهای که در قانون اساسی به موضوع مذهب شده است، که این شامل منشور حقوق ایالات متحده نیز میشود، طبق "عبارت تشکیل" متمم اول، عدم ورود دولت به این مسأله [مذهب] است.
در سطح بین المللی، یک اعلامیه حقوق بشر وجود دارد که پامپئو نیز هنگام قرائت اعلامیه کمیسیون، بدان اشاره داشت. به چه دلیلی نباید از آن اعلامیه به عنوان تعریفی از حقوق بشر که مورد تایید همگان است استفاده شود؟ این اعلامیه که در سال 1948 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده بود، به اندازه مطلوبی تازه است که به عنوان مفاهیم روشنفکری در بافتی مدرن به کار رود اما به اندازهای تازه نیست که بتواند دربرگیرنده هوسهای جدید برای بنای یک «حقوق» باشد. جسارت آمریکا برای عملکرد بهتر از این، آن هم زمانی که گفتههای دولت آن با سیاستهایش در تضاد است، تنها به نگاه جامعه بینالملل به ظاهرسازی آمریکا خواهد افزود.
اینکه هر وزارتخانه شامل وزارت امور خارجه چگونه باید به تعریف حقوق بشر بپردازد، با این سوال که چرا حقوق بشر باید بخش مهمی از سیاست خارجی باشد، مرتبط است و دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. یکی از این دلایل، الزام اخلاقی این موضوع است که با تمام افراد باید با احترام و وقار بشردوستانه و صحت فردی، درست همانند بقیه رفتار شود. دلیل دیگر این امر، جایگاهی است که حقوق بشر در سیاست خارجی یک کشور دارد و در واقع سمبل آن ملت و نشانی از خصیصههای شهروندانش است.
اغلب اتفاق میافتد که مباحثه درخصوص حقوق بشر در این موارد پایان مییابد: دوگانه اشتباه و گمراهکننده «ارزشها در برابر منافع». اهمیت حقوق بشر در سیاست خارجی، بیشتر از این موارد مذکور است. کاستیها در نظارت بر حقوق بشر، با مشکلات دیگری در سیاست خارجی و نیز منافع آمریکا، مرتبط است؛ حتی وقتی با نگاهی سختگیرانه و با توجه کمتر به ارزشها به آن منافع مینگریم. یکی از جنبههای ارتباط مذکور، در بحثی که محققان علوم سیاسی از آن به عنوان «نظریه صلح دموکراتیک» یاد میکنند، بازتاب پیدا میکند. این موضوع نه تنها یک نظریه، بلکه الگویی تاریخی است که در آن، کشورهایی که شهروندانشان از حقوق سیاسی دموکراتیک برخوردارند، به جنگ علیه یکدیگر نمیپردازند. به طور گستردهتر، نقض و انکار حقوق بشر به طور مستقیم با نمونههایی از بیثباتیهای سیاسی در سرتاسر جهان مرتبط است؛ همانند ارتباطش با تروریسم و دیگر خشونتهای سیاسی که به منافع آمریکا آسیب زده است.
پامپئو که نسبت به ایران، خصومتی وسواسی دارد، میتواند جهت یادآوری چنین ارتباطهایی، به تاریخ این کشور نگاهی بیندازد. نقض بسیاری از موارد حقوق بشر تحت حکومت شاه که حمایت آمریکا را داشت، از دلایل عمده بروز انقلاب در دهه 1970 بود که منجر به تشکیل جمهوری اسلامی شد.
اگر سوال این باشد که وزارت امور خارجه آمریکا، باید به چه نوع حقوق بشری بیشتر توجه کند، پاسخ این است: حقوقی که انکار آنها، سبب ایجاد و یا تشدید مشکلات دیگری است که این وزارتخانه و ایالات متحده هر هفته مجبور به سر و کله زدن با آن هستند. اینها باید حقوقی اصیل و یکدست با مفاهیمی مانند آنچه در اعلامیه جهانی وضع شده است، باشند و نباید تنها تلاشی برای ارتقای یک گروه خاص نسبت به گروهی دیگر از طریق اصول ساختگی حقوق بشری باشد؛ جدای این ملزومات، شورشیان و دیگرانی که به باور خودشان، حقوقشان نقض میشود و درگیر این موضوع هستند، نیازی به تشکیل کمیته در واشنگتن که آن حقوق را معین کند، ندارند.
دولت در پیشبرد موثر این حقوق سلبنشدنی، میتوانست آن را نه با تلاش برای تغییر گفتههای پدران بنیانگذار درخصوص خود موضوع، بلکه با استفاده از آنچه آنها به عنوان اساس تشکیل انگیزههای دولتهای دیگر مجبور به بیان آن بودهاند، به پیش برد. به طور مثال، قتل جمال خاشقجی توسط رژیم سعودی، در میان دیگر مسائل، هتاکی آشکاری به آزادی بیان و آزادی رسانه است. نقض حقوق فلسطینیان که برای دههها، اساس نارضایتی بیثباتکننده تحت اشغال اسرائیل بوده است، طبق اعلامیه استقلال ایالات متحده، نقض «زندگی، آزادی و کسب شادی» به شمار میرود. طبق همین اعلامیه، این دولت از «کسب اختیارات از رضایت حکومتشوندگان» نیز فارغ بوده است. در همین راستا، با تصاحب زمینها و نیز خراب کردن خانه فلسطینیان، میتوان به نقض موارد بسیاری از منشور حقوق ایالات متحده آمریکا، از جمله به متمم چهارم آن که میگوید «حق امنیت جان، مسکن، اوراق و اسناد و مصونیت داراییهای مردم تضمین میشود» نیز اشاره کرد.
ایالات متحده آمریکا، نیاز به بیانیه جدیدی در خصوص حقوق بشر ندارد بلکه تنها به این نیاز دارد که سیاست خارجهاش را بر اساس بیانیههایی که از قبل دارد، شکل دهد.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آمريكا حقوق بشر مایک پامپئو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۲۸۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده جامعه بشری به تلاش امروز معلمان و اساتید بستگی دارد
امام جمعه کرمانشاه با اشاره به جایگاه رفیع شغل معلمی گفت: اهمیت کار معلمی به اندازهای است که اگر بخواهیم آینده جامعه بشری را ببینیم، باید به تلاش امروز معلمان و اساتید نگاه کنیم.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از کرمانشاه، حجتالاسلام حبیبالله غفوری امروز _یکشنبه، نهم اردیبهشت _ در آستانه هفته گرامیداشت مقام معلم، در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت مقام معلم در استان کرمانشاه با اشاره به اهمیت پاسداشت مقام معلم، اظهار کرد: کار معلمی قابل ارزشگذاری نبوده و حق معلمها به هیچ عنوان قابل ادا کردن نیست.
وی افزود: پرداختی به معلمها نه ادای حق معلمی، بلکه تنها جبران بخش کوچکی از زحمات معلمها برای گذران زندگی است.
امام جمعه کرمانشاه با اشاره به جایگاه رفیع شغل معلمی، گفت: اهمیت کار معلمی به اندازهای است که اگر بخواهیم آینده جامعه بشری را ببینیم، باید به تلاش امروز معلمان و اساتید نگاه کنیم.
وی گفت: تک تک شاگردان یک معلم یا استاد امانتهایی هستند که به او سپرده شدهاند و هر چه معلم برای شاگردانش بیشتر دل بسوزاند و با آمادگی بیشتری در کلاسهای درس حاضر شود، تأثیر او در تعلیم و تربیت شاگردانش بیشتر خواهد بود، اگر هم معلمی نسبت به مسئولیت خود بیتوجه باشد به همان اندازه شاگردانش دچار خسران خواهند شد.
غفوری با اشاره به تأثیرگذاری بالای معلمین بر شاگردانش گفت: هنر معلم این است که شاگردانش را ضمن آشنا کردن با کتاب خدا و علوم الهی، با عقلانیت، تفکر و تعقل بار بیاورد تا انسانهایی تربیت کند که منشأ تولید علم و فکر شوند و در آینده هم بتوانند نسل بعد را به خوبی تربیت کنند.
وی تاکید کرد: اگر نسلی افتخارآفرین و منشأ تحول و پیشرفت میشود، باید موفقیت آنها را در وجود اساتید و معلمهای نسل قبل جستوجو کرد.
امام جمعه کرمانشاه ادامه داد: دانشآموزان امروز در حالی در آینده نزدیک عهدهدار اداره امور کشور خواهند شد که همه داشتههای خود را از اساتید و معلمهای خود آموختهاند.
وی سپس اشارهای هم به رخدادهای این روزهای دانشگاههای آمریکا داشت و گفت: اخیراً یکی از تحلیلگران غربی گفته بود ما قبلاً فکر میکردیم امام خمینی (ره) تنها دانشگاههای ایران را متحول کرده، اما گویی ایشان یک مأموریت دنبالهدار داشته و هنوز در حال احیای دانشگاههای دنیا است که ظاهراً این مأموریت امروز به سمت دانشگاههای آمریکا رفته است.
غفوری ادامه داد: یکی دیگر از مشاوران امنیتی سابق آمریکا در یک برنامه زنده تلویزیونی ادعا کرده ایران در خیزش این روزهای دانشگاههای آمریکا دست دارد، غافل از اینکه آنچه امروز در دانشگاههای آمریکا میگذرد ریشه در موج گرایش جهانیان به اسلام دارد.
وی سپس اشارهای هم به مشکلات اقتصادی کشور داشت و گفت: دولت سیزدهم در حالی کشور را تحویل گرفت که بدهی فراوانی از دولت قبل به جا مانده بوده و شرایط کشور به لحاظ اقتصادی بهگونهای بود که تحلیلگران اقتصادی ادامه کار دولت را بدون چاپ پول شدنی نمیدانستند، اما با وجود همه مشکلات اقتصادی این دولت حتی در ماه اول هم به سمت چاپ پول نرفت.
امام جمعه کرمانشاه اضافه کرد: امروز در حالی شاهد رشد اقتصادی چهار درصدی یا به ادعای برخی کارشناسان اقتصادی شش درصدی در کشور هستیم که رشد اقتصادی کشور در ۱۰ سال گذشته متوقف بود.
وی افزود: شرایط اقتصادی کشور رو به بهبود است و به یاری خداوند در آینده دولت میتواند خدمات بیشتری به مردم ارائه دهد.
کد خبر 748929